مهاجرت کردن شاید در ابتدا ساده به نظر بیاید اما همه می دانند که یکی از بزرگ ترین و مهم ترین تصمیم های هر شخص در طول زندگی اش می باشد. خب سوالی که شاید ذهن خیلی از ما ها را به خودش مشغول کرده باشد این است: مهاجرت، بله یا خیر؟ اگر فکر مهاجرت در سر دارید ابتدا این سوال ها را از خودتان بپرسید:
- شرایط زندگی و کار من در زندگی جدید چه می شود؟
- آیا کار من ردست است که می خواهم مهاجرت کنم؟
- چگونه دوری خانواده و دوستان را تحمل کنم؟
- آیا این راحتی و آسایس را که در کشور خودم دارم را در کشور مقصد هم خواهم داشت؟
این ها سوالاتی هستند که پاسخ دادن به آن ها در تصمیم گیری شما نقش مهمی خواهد داشت. مهاجرت عموما برای بهبود شرایط زندگی انجام می شود. و تا کنون کسی را ندیده ایم که برای وقت تلف کردن و از سر بیکاری مهاجرت کند. افرادی که اقدام به مهاجرت می کنند انسان های هدفدار و ارزشمندی هستند که برای تمامی لحظات زندگی شان برنامه ریزی کرده اند.
شرایط سنی
در موضوع مهاجرت کردن باید بگوییم که هر چه سن فرد کم تر باشد، پذیرش شرایط جدید برایش راحت تر و دلپذیرتر است. شما یک فرد 40 ساله را در نظر بگیرید که دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در جامعه اسلامی ایران گذرانده است. بعد از مهاجرت کردن چقدر طول می کشد تا با فرهنگ و شرایط جدید کنار بیاید؟ همین شرایط را برای یک جوان 20 ساله در نظر بگیرید که هنوز به باور های عمقی جامعه ایرانی عادت نکرده است. او خیلی سریع تر و راحت تر می تواند به شکل گیری باور های غرب عادت کند و به بیان دیگر پذیرش زندگی در کشور مقصد را سخت نداند.
رشته دانشگاهی
هرکس تصور می کند در رشته ای بهترین است. این موضوع که قرار است شما در کشور مقصد چه کاری انجام دهید یا چه چیزی بخوانید، بسیار حیاتی و مهم است. رفتن به هر قیمتی یک از شایع ترین و خطرناک ترین نگرش ها در رابطه با مهاجرت می باشد. اگر رشته ای که قرار است بخوانید مورد علاقه شما نیست، به شدت در رفتن تردید کنید. زیرا تنهایی زندگی کردن در کشور مقصد به تنهایی یک فرآیند دشوار است. اگر قرار باشد در رشته ای که مورد علاقه تان نیست درس بخوانید، زندگی سختی خواهید داشت.
روابط خانوادگی
اگر شما یک خانواده صمیمی و گرم دارید و همچنین در شادی ها دوست دارید که کنار آن ها باشید، مهاجرت این لذت ها را از شما می گیرد. این محبت و در کنار هم بودن موهبتی است که متوجه آن نیستیم. باید قبول کرد که دل کندن از این ها کار ساده ای نیست و چه بسا موجب خسارت های جبران ناپذیری نیز بشود.
وضعیت کاری
می توان گفت این روز ها در همه جای دنیا مشکل بیکاری حتی در بین متخصصان شایع است. اگر در ایران موقعیت شغلی خوبی دارید در رفتن صرف نظر کنید. این یک تصور ساده لوحانه و خام است که همه ی مردم جهان تشنه ی مغز و تخصص ایرانی ها هستند و فقط منتظر ما هستند! فقط زمانی مهاجرت به نفع شما است که از وضعیت شغلی بهتر در کشور مقصد اطمینان داشته باشید.
پول کافی داشتن
برای مهاجرت پول یکی از شرط های خیلی مهم است. هر چه قدر بیشتر، بهتر. توان مالی کم، استرس، اعصاب خوردی و نگرانی را به دنبال دارد. اما اگر شما در اینجا بی پول و بیکار هستید و مقصر این شرایط بد را وضعیت اقتصادی ایران می دانید و همچنین تصور می کنید که با مهاجرت کردن وضع مطلوب تری خواهید داشت قضیه فرق می کند.
فرزند
فرزند با شخصیت توسعه یافته، محصول پدر و مادری با شخصیت توسعه یافته است. بسیاری از والدین این عقیده را دارند که شرایط فعلی ایران برای شکوفایی استعداد فرزند و تربیت درست اخلاقی آن ها مناسب نیست. آن ها حاضرند تمام سختی های مهاجرت را به جان بخرند تا فرزندشان در محیطی انسانی تر و اخلاقی تر پرورش یابند.
استقامت و پافشاری
پافشاری کنید و مایوس نشوید تا به نتیجه مورد نظر برسید. راه های مختلف را امتحان کنید. اگر دیدید که به نتیجه نمی رسید باید استراتژی را تغییر دهید.